امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Colicky

ˈkɑːləkiː ˈkɒlɪkɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
گوزو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد colicky

  1. adjective Suffering from excessive gas in the alimentary canal
    Synonyms: flatulent, headachy, gassy, migrainous

ارجاع به لغت colicky

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «colicky» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/colicky

لغات نزدیک colicky

پیشنهاد بهبود معانی