امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Collaboration

kəˌlæbəˈreɪʃn kəˌlæbəˈreɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    collaborations

معنی‌ها

noun C1
همکاری، تشریک مساعی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun
هم‌دستی با دشمن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد collaboration

  1. noun cooperation
    Synonyms: alliance, association, collusion, combination, concert, fraternization, joint effort, participation, partnership, teamwork, working together
    Antonyms: noncooperation

ارجاع به لغت collaboration

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «collaboration» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/collaboration

لغات نزدیک collaboration

پیشنهاد بهبود معانی