امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Colouration

    ˌkʌləˈreɪʃən ˌkʌləˈreɪʃən
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    فن رنگ‌رزی، حالت رنگ‌پذیری، رنگ‌آمیزی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد colouration

    1. noun Choice and use of colors (as by an artist)
      Synonyms: coloration
    2. noun The timbre of a musical sound
      Synonyms: color, coloration, colour

    ارجاع به لغت colouration

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «colouration» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/colouration

    لغات نزدیک colouration

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return