امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Combative

kəmˈbætɪv ˈkɒmbətɪv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more combative
  • صفت عالی:

    most combative

معنی و نمونه‌جمله

adjective
مبارز، جنگجو، اهل مجادله و دعوا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Our new neighbor seems to be very combative.
- ظاهراً همسایه‌ی جدید ما خیلی اهل دعوا و مرافعه است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد combative

  1. adjective aggressive
    Synonyms: antagonistic, bellicose, belligerent, cantankerous, contentious, cussed, energetic, fire-eating, gladiatorial, hawkish, militant, ornery, pugnacious, quarrelsome, ructious, scrappy, strenuous, trigger-happy, truculent, warlike, warring
    Antonyms: agreeable, compromising, peaceful, peaceloving

ارجاع به لغت combative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «combative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/combative

لغات نزدیک combative

پیشنهاد بهبود معانی