امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Combined

    American: kəmˈbaɪnd British: kəmˈbaɪnd
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • سوم‌شخص مفرد:

      combines

    • وجه وصفی حال:

      combining

    معنی

    adverb
    ترکیب‌شده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد combined

    1. adjective linked
      Synonyms: mingled, connected, joined, mixed, united

    لغات هم‌خانواده combined

    ارجاع به لغت combined

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «combined» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/combined

    لغات نزدیک combined

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return