امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Come Forward

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb
(برای توضیح یا کمک) داوطلب شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد come forward

  1. verb volunteer services
    Synonyms: appear, make proposal, offer services, present oneself, proffer oneself

ارجاع به لغت come forward

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «come forward» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/come-forward

لغات نزدیک come forward

پیشنهاد بهبود معانی