امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Commentary

ˈkɑːmənteri ˈkɒməntri
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    commentaries

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun C1
تفسیر، تقریظ، رشته یادداشت، (در جمع) گزارش رویداد
- news and news commentary
- خبر و تفسیر خبر
- His commentary on the Bible is very famous.
- سفر نگی که او بر انجیل نوشته بسیار معروف است.
- Caesar's commentaries
- شرح و تفاسیر سزار
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد commentary

  1. noun analysis
    Synonyms: annotation, appreciation, comment, consideration, criticism, critique, description, discourse, exegesis, explanation, exposition, gloss, narration, notes, obiter dictum, observation, remark, review, treatise, voice-over

لغات هم‌خانواده commentary

ارجاع به لغت commentary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «commentary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/commentary

لغات نزدیک commentary

پیشنهاد بهبود معانی