امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Communize

American: ˈkɑːmjəˌnaɪz British: ˈkɑːmjəˌnaɪz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
اشتراکی کردن، کمونیستی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد communize

  1. verb Make Communist or bring in accord with Communist principles
    Synonyms: communise, bolshevize, republicanize, bolshevise
  2. verb Make into property owned by the state
    Synonyms: communise

ارجاع به لغت communize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «communize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/communize

لغات نزدیک communize

پیشنهاد بهبود معانی