امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Compendious

kəmˈpendɪəs kəmˈpendɪəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
ملخص، مجمل، موجز، مختصر و مفید

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- a compendious dictionary
- یک فرهنگ مختصر و مفید
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد compendious

  1. adjective abridged
    Synonyms: abbreviated, breviloquent, brief, close, compact, compendiary, comprehensive, concise, condensed, contracted, curt, inclusive, laconic, short, short and sweet, succinct, summarized, summary, synoptic
    Antonyms: enlarged, lengthened, unabridged

ارجاع به لغت compendious

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «compendious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/compendious

لغات نزدیک compendious

پیشنهاد بهبود معانی