امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Conceited

kənˈsiːtɪd kənˈsiːtɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C2
خودپسند، خودبین، مغرور، متکبر، ازخودراضی، پرنخوت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- I don't understand why he is so conceited; he hasn't achieved anything extraordinary.
- نمی‌فهمم چرا او این‌قدر خودپسند است. او به هیچ چیز خارق‌العاده‌ای دست نیافته است.
- Be careful lest success makes you conceited.
- مواظب باش موفقیت تو را مغرور نکند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد conceited

  1. adjective egotistical
    Synonyms: arrogant, bigheaded, big talking, cocky, conceity, full of hot air, gall, ham, hot stuff, immodest, know-it-all, loudmouth, narcissistic, overweening, phony, puffed up, self-important, smart-alecky, snotty, stuck up, swollen-headed, vain, vainglorious, windbag
    Antonyms: diffident, humble, meek, modest, self-conscious, shy, timid, unself-confident

ارجاع به لغت conceited

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conceited» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/conceited

لغات نزدیک conceited

پیشنهاد بهبود معانی