امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Concentration Camp

ˌkɑːnsənˈtreɪʃn̩ˈkæmp ˌkɒnsənˈtreɪʃn̩kæmp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun phrase
بازداشتگاه زندانیان سیاسی یا اسرای جنگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد concentration camp

  1. noun prison camp for prisoners of war or political prisoners
    Synonyms: death camp, detention camp, forced-labor camp, gas chamber, gulag, internment camp, killing fields, Konzentrationslager, labor camp, prison camp, prisoner-of-war camp

ارجاع به لغت concentration camp

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «concentration camp» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/concentration camp

لغات نزدیک concentration camp

پیشنهاد بهبود معانی