امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Conform

kənˈfɔːrm kənˈfɔːm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    conformed
  • شکل سوم:

    conformed
  • سوم‌شخص مفرد:

    conforms
  • وجه وصفی حال:

    conforming

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive
هم‌نوایی کردن، مطابقت کردن، وفق دادن، تطبیق دادن، سازگار بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- The building must conform with the municipal regulations.
- ساختمان باید با مقررات شهرداری مطابقت داشته باشد.
- His ideas do not conform with the norms of the society.
- عقاید او با معیارهای اجتماع سازگار نیست.
- If you would shun disgrace, conform (yourself to the people)
- خواهی نشوی رسوا‌، هم‌رنگ جماعت شو (خودت را با جامعه وفق بده)
verb - intransitive verb - transitive
پیروی کردن، اطاعت کردن، فرمان‌برداری کردن
- Employees are expected to conform to the company's dress code.
- انتظار می‌رود کارمندان از قوانین لباس در شرکت اطاعت کنند.
- To succeed, the firm had to conform to environmental guidelines.
- برای موفقیت، این شرکت باید از دستورالعمل‌های زیست‌محیطی را پیروی می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد conform

  1. verb adjust, adapt
    Synonyms: accommodate, attune, be guided by, clean up act, comply, coordinate, don’t make waves, don’t rock the boat, fall in with, fit, follow, follow beaten path, follow the crowd, go by the book, go with the flow, harmonize, integrate, keep, make room, meet halfway, mind, move over, obey, observe, play the game, proportion, quadrate, reconcile, reconciliate, roll with punches, run with the pack, shape up, square, straighten up, suit, tailor, tailor-make, toe the line, tune, yield
    Antonyms: differ, fight, refuse
  2. verb correspond, match
    Synonyms: accord, agree, assimilate, be regular, dovetail, fit in, fit the pattern, go, harmonize, jibe, square, suit, tally
    Antonyms: mismatch, not correspond

لغات هم‌خانواده conform

ارجاع به لغت conform

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conform» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/conform

لغات نزدیک conform

پیشنهاد بهبود معانی