امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Confute

kənˈfjuːt kənˈfjuːt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    confuted
  • شکل سوم:

    confuted
  • سوم‌شخص مفرد:

    confutes
  • وجه وصفی حال:

    confuting

معنی

verb - transitive
ردکردن، مجاب کردن، عقیم کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد confute

  1. verb disprove, refute
    Synonyms: blow sky high, break, bring to naught, confound, contradict, controvert, defeat, demolish, dismay, disprove, expose, invalidate, knocks props out from under, negate, oppugn, overcome, overthrow, overturn, overwhelm, parry, prove false, prove wrong, put down, rebut, set aside, shut up, silence, subvert, tap, upset, vanquish
    Antonyms: affirm, attest, confirm, endorse, prove, verify

ارجاع به لغت confute

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «confute» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/confute

لغات نزدیک confute

پیشنهاد بهبود معانی