معنی connivance به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

kəˈnaɪvəns kəˈnaɪvəns

معنی

noun

چشم‌پوشی، اغماض، اجازه ضمنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد connivance

noun A secret plan to achieve an evil or illegal end

Synonyms: collusion, cabal, conspiracy, intrigue, machination, plot, scheme
noun (law) tacit approval of someone's wrongdoing

Synonyms: secret approval, tacit consent

ارجاع به لغت connivance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «connivance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/connivance

لغات نزدیک connivance

- conning tower
- conniption
- connivance
- connive
- connivent

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return