امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Conscientiousness

ˌkɑːnʃiˈenʃəsnəs ˌkɒnʃiˈenʃəsnəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
وظیفه‌شناسی، وجدان‌مندی، وجدان‌مداری، درستکاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- His conscientiousness impressed the faculty members.
- وظیفه‌شناسی‌اش اعضای هیئت علمی را تحت‌تأثیر قرار داد.
- His colleagues admired him for his conscientiousness and hard work.
- همکارانش او را به‌خاطر درستکاری و سخت‌کوشی‌اش تحسین می‌کردند.
- He displayed conscientiousness in his work by double-checking his calculations and ensuring accuracy.
- او با بررسی مجدد محاسبات و اطمینان از صحت آن‌ها، وجدان‌مندی در کار خود را نشان داد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد conscientiousness

  1. noun scrupulousness
    Synonyms: pains, exactitude, punctiliousness, dutifulness, faithfulness, mindfulness, steadfastness, veracity, uprightness, honor, incorruptibility, honesty
    Antonyms: negligence, indifference, nonchalance

ارجاع به لغت conscientiousness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conscientiousness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/conscientiousness

لغات نزدیک conscientiousness

پیشنهاد بهبود معانی