امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Container

kənˈteɪnər kənˈteɪnə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    containers

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2
ظرف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- I bought a plastic container to store my leftovers in the fridge.
- یک ظرف پلاستیکی خریدم تا باقی‌مانده‌هایم را در یخچال نگهداری کنم.
- The students used empty yogurt containers to plant their seedlings in the school garden.
- دانش‌آموزان از ظروف خالی ماست برای کاشت نهال خود در باغ مدرسه استفاده کردند.
noun countable
بارگنج، کانتینر
- The truck driver carefully unloaded the container.
- راننده‌ی کامیون کانتینر را با احتیاط تخلیه کرد.
- The shipping company loaded the containers onto the cargo ship for transportation.
- شرکت کشتیرانی بارگنج‌ها را برای حمل روی کشتی باری بارگیری کرد.
noun countable
کامپیوتر کانتینر (بسته‌ای نرم‌افزاری‌ که تمام اجزای ضروری برای اجرای اپلیکیشن روی هر محیطی را در خود دارد)
- The container held all the necessary resources for the application to run smoothly.
- کانتینر تمام منابع لازم برای اجرای روان برنامه را در خود جای داده است.
- The software developer created a container for the application.
- توسعه‌دهنده‌ی نرم‌افزار برای برنامه کانتینر ایجاد کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد container

  1. noun holder for physical object
    Synonyms: alembic, bag, beaker, bin, bottle, bowl, box, bucket, bunker, caisson, can, canister, canteen, capsule, carafe, carton, cask, casket, cauldron, chamber, chest, churn, cistern, cradle, crate, crock, dish, ewer, firkin, flask, hamper, hod, hopper, humidor, hutch, jar, jeroboam, jug, kettle, magnum, package, packet, pail, pit, pod, poke, pot, pottery, pouch, purse, receptacle, reliquary, repository, sac, sack, scuttle, stein, storage, tank, tub, utensil, vase, vat, vessel, vial

Collocations

  • container car

    (راه آهن) واگن باری ویژه‌ی حمل کانتینر

ارجاع به لغت container

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «container» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/container

لغات نزدیک container

پیشنهاد بهبود معانی