امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Contemplation

    ˌkɑːnt̬əmˈpleɪʃn ˌkɒntəmˈpleɪʃn
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    تفکر، تأمل، غور، تعمق

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد contemplation

    1. noun deep thought; planning
      Synonyms:
      plan purpose intention design consideration reflection deliberation study meditation ambition pondering cogitation musing rumination reverie
      Antonyms:
      disregard neglect rejection disdain slight
    1. noun gazing at
      Synonyms:
      looking at viewing observation examination inspection survey scrutiny
      Antonyms:
      disregard avoidance

    ارجاع به لغت contemplation

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «contemplation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/contemplation

    لغات نزدیک contemplation

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی