امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Contraband

ˈkɑːntrəbænd ˈkɒntrəbænd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective noun uncountable
کالای قاچاق، تجارت قاچاق، قاچاق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- contraband cigarettes
- سیگار قاچاق
- The truck was full of contraband.
- کامیون پر از کالای قاچاق بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد contraband

  1. adjective black-market; unlawful
    Synonyms: banned, bootleg, bootlegged, disapproved, excluded, forbidden, hot, illegal, illicit, interdicted, prohibited, proscribed, shut out, smuggled, taboo, unauthorized, verboten
    Antonyms: allowed, lawful, legal, permitted
  2. noun black-market production
    Synonyms: bootlegging, counterfeiting, crime, dealing, goods, moonshine, piracy, plunder, poaching, rum-running, smuggling, stuff, swag, theft, trafficking, violation, wetbacking
    Antonyms: legal goods

ارجاع به لغت contraband

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «contraband» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/contraband

لغات نزدیک contraband

پیشنهاد بهبود معانی