امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Contraindicate

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
پزشکی ناروا بودن، صلاح نبودن، منع استعمال داشتن (درمورد درمان یا داروهایی که پس از تجربه، ناصواب یا مضر تشخیص داده شده است)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد contraindicate

  1. verb Make a treatment inadvisable
    Antonyms: indicate

ارجاع به لغت contraindicate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «contraindicate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/contraindicate

لغات نزدیک contraindicate

پیشنهاد بهبود معانی