امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Contrariety

ˌkɒntrəˈraɪəti ˌkɒntrəˈraɪəti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
مخالفت، دگرگونی، مغایرت، ناسازگاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- These contrarieties are irreconcilable.
- این تضادها آشتی‌ناپذیر هستند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد contrariety

  1. noun The condition of being in conflict
    Synonyms: antagonism, antithesis, contradiction, contradistinction, contraposition, contrariness, opposition, polarity, disconformity, discongruity, nonconformance, nonconformism, otherness

ارجاع به لغت contrariety

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «contrariety» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/contrariety

لغات نزدیک contrariety

پیشنهاد بهبود معانی