Contravention
ˌkɑːntrəˈvenʃn
ˌkɒntrəˈvenʃn
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها
noun
مخالفت، رد، نفی
مترادف و متضاد contravention
-
noun Coming into conflict withSynonyms: violation, contradiction, dispute, infringement
-
noun An act or instance of breaking a law or regulation or of nonfulfillment of an obligation or promise, for exampleSynonyms: breach, infraction, infringement, transgression, trespass, violation
ارجاع به لغت contravention
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «contravention» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/contravention
لغات نزدیک contravention
- - contravallation
- - contravene
- - contravention
- - contrecoup
- - contredanse