امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Control Grid

    kənˈtroʊlˈɡrɪd kənˈtrəʊlɡrɪd
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable uncountable
    برق شبکه‌ی کنترل (معمولاً بین آند و کاتد قرار می‌گیرد و جریان آند را کنترل می‌کند.)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - Adjusting the voltage on the control grid affects the tube's gain.
    - تنظیم ولتاژ در شبکه‌ی کنترل بر دستاورد لوله تأثیر می‌گذارد.
    - A malfunctioning control grid can lead to distorted audio output.
    - یک شبکه‌ی کنترل نادرست می‌تواند منجر به اختلال در خروجی صدا شود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت control grid

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «control grid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/control-grid

    لغات نزدیک control grid

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند