امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cooperator

American: koʊˈɒpəreɪtər British: kəʊˈɒpəreɪtə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
همکار، همدست، همکاری‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cooperator

  1. noun An associate in an activity or endeavor or sphere of common interest
    Synonyms: collaborator, partner, pardner

ارجاع به لغت cooperator

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cooperator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cooperator

لغات نزدیک cooperator

پیشنهاد بهبود معانی