امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Copiousness

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    فراوانی، زیادی، وفور

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - copiousness of questions
    - وفور سوالات
    - copiousness of notes
    - زیادی یادداشت‌ها
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد copiousness

    1. noun abundance
      Synonyms: affluence, amplitude, bountifulness, bounty, cornucopia, exuberance, fullness, horn of plenty, lavishness, luxuriance, plentifulness, plenty, richness, superabundance
      Antonyms: lack, need, poorness, rareness, scarcity, want

    ارجاع به لغت copiousness

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «copiousness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/copiousness

    لغات نزدیک copiousness

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی