امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Copulative

    ˈkɒpjʊlətɪv ˈkɒpjʊlətɪv
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله

    adjective
    پیوند‌دهنده، رابط

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    adjective
    (دستور زبان) هم‌پایه، (فعل) ربطی، حرف ربط، ادات ربط
    - copulative conjunction
    - حرف ربط هم‌پایه‌ساز
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد copulative

    1. adjective An equating verb (such as `be' or `become') that links the subject with the complement of a sentence
      Synonyms: joining, uniting, copula, linking, linking-verb

    ارجاع به لغت copulative

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «copulative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/copulative

    لغات نزدیک copulative

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی