امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Corporality

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
جسمانیت، هستی جسمانی، تن، بدن، جسم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد corporality

  1. noun The quality of being physical; consisting of matter
    Synonyms: materiality, physicalness, corporeality
    Antonyms: incorporeality, immateriality

ارجاع به لغت corporality

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «corporality» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/corporality

لغات نزدیک corporality

پیشنهاد بهبود معانی