امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Cosh

    kɑːʃ kɒʃ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      coshed

    • شکل سوم:

      coshed

    • سوم‌شخص مفرد:

      coshes

    • وجه وصفی حال:

      coshing

    توضیحات

    در انگلیسی آمریکایی به‌جای cosh از blackjack استفاده می‌شود.

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    انگلیسی بریتانیایی چماق، باتون

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - The police found a cosh hidden in the suspect's car.
    - پلیس یک چماق پنهان‌شده در خودروی مظنون را پیدا کرد.
    - He carried a cosh for protection during his late-night walks.
    - او در طول پیاده‌روی‌های شبانه‌اش یک باتون برای محافظت حمل می‌کرد.
    verb - transitive
    انگلیسی بریتانیایی با چماق زدن، با باتون زدن
    - She quickly coshed the attacker.
    - او ضارب را به‌سرعت با چماق زد.
    - The thief attempted to cosh the guard during the heist.
    - دزد در حین دزدی سعی کرد نگهبان را با باتون بزند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد cosh

    1. noun A piece of metal covered by leather with a flexible handle; used for hitting people
      Synonyms: blackjack, sap

    ارجاع به لغت cosh

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «cosh» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cosh

    لغات نزدیک cosh

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند