امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Cosigner

    ˈkoʊˌsaɪnər ˌkəʊˈsaɪnə
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    شکل نوشتاری دیگر این لغت: co-signer

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    انگلیسی آمریکایی اقتصاد ضامن (شخص یا سازمانی که درخواست شخص دیگری برای دریافت وام و غیره را امضا می‌کند و متعهد می‌شود اگر شخص آن را نپردازد به جای او پرداخت کند)
    لغات تخصصی اقتصاد در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - Without a cosigner, it may be difficult to secure a loan.
    - بدون ضامن ممکن است منعقد کردن قرارداد وام دشوار باشد.
    - I asked my parents to be my co-signers for the apartment lease.
    - از پدر و مادرم خواستم که برای اجاره‌ی آپارتمان ضامن من شوند.
    noun countable
    امضاکننده‌ی مشترک، یکی از امضاکنندگان (شخص یا کشور یا سازمانی که سندی را به همراه دیگری یا دیگران امضا می‌کند)
    - The country acted as a cosigner for the peace treaty between two warring nations.
    - این کشور به عنوان امضاکننده‌ی مشترک در پیمان صلح بین دو کشور متخاصم عمل کرد.
    - The organization served as a cosigner for the contract between the two companies.
    - این سازمان به عنوان یکی از امضاکنندگان قرارداد بین دو شرکت عمل کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت cosigner

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «cosigner» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cosigner

    لغات نزدیک cosigner

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند