امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Counterpose

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

در مقابل یکدیگر قرار دادن، متقابل ساختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد counterpose

  1. verb Constitute a counterweight or counterbalance to
    Synonyms: counterweight, counterpoise

ارجاع به لغت counterpose

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «counterpose» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/counterpose

لغات نزدیک counterpose

پیشنهاد بهبود معانی