امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Countess

ˈkaʊntɪs ˈkaʊntɪs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    countesses

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
کنتس
- The countess was a prominent figure in high society.
- کنتس شخصی برجسته در طبقه‌ی اشرافی بود.
- The countess greeted her guests with a warm smile.
- کنتس با لبخندی گرم به مهمانانش خوشآمد گفت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد countess

  1. noun A woman of gentle breeding
    Synonyms: noblewoman, great lady, wife of a count, wife of an earl

ارجاع به لغت countess

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «countess» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/countess

لغات نزدیک countess

پیشنهاد بهبود معانی