امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Craftsman

    ˈkræftsmən ˈkrɑːftsmən
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      craftsmen

    توضیحات

    همچنین می‌توان از craftsperson به‌ جای craftsman استفاده کرد.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    هنرمند، نویسنده، هنرپیشه، صنعت‌گر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - Shah Abbas brought many artists and craftsmen to Esfahan.
    - شاه‌عباس هنرمندان و صنعتگران زیادی را به اصفهان آورد.
    - Ferdowsi's craftsmanship
    - چیره‌دستی فردوسی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد craftsman

    1. noun skilled person
      Synonyms: artisan, journeyman, machinist, maker, manufacturer, master, mechanic, skilled worker, smith, specialist, technician, wright
      Antonyms: apprentice, unskilled worker

    ارجاع به لغت craftsman

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «craftsman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/craftsman

    لغات نزدیک craftsman

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند