Cranium
ˈkreɪniəm
ˈkreɪniəm
آخرین به‌روزرسانی:
معنی
مترادف و متضاد cranium
-
noun skullSynonyms: brainpan, braincase, crown, head
ارجاع به لغت cranium
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «cranium» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cranium
لغات نزدیک cranium
- - craniosacral
- - craniotomy
- - cranium
- - crank
- - crank letters