امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Craven

ˈkreɪvn ˈkreɪvn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective
شکست‌خورده، (آدم) ترسو و پست، نامرد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- a craven proposal for surrendering to the enemy
- پیشنهاد عاجزانه مبنی بر تسلیم به دشمن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد craven

  1. adjective weak, timid
    Synonyms: chicken, cowardly, dastardly, fearful, gutless, lily-livered, mean-spirited, poltroonish, pusillanimous, scared, timorous, weak-kneed, wimpish, wimpy, wussy, yellow, yellow-bellied
    Antonyms: bold, brave, courageous, heroic, strong
  2. noun timid person
    Synonyms: caitiff, chicken, coward, dastard, fraidy cat, nebbish, poltroon, quitter, recreant, scaredy cat, weakling, wheyface, wimp, wuss, yellow belly

Idioms

  • cry craven

    به شکست اعتراف کردن، لنگ انداختن

ارجاع به لغت craven

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «craven» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/craven

لغات نزدیک craven

پیشنهاد بهبود معانی