امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Credibility

    ˌkredəˈbɪləti ˌkredəˈbɪləti
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      credibilities

    معنی

    noun uncountable C2
    اعتبار، قابل‌قبول بودن، باور‌کردنی، باورپذیری، قابلیت اعتماد یا اطمینان، وثوق، شایستگی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد credibility

    1. noun believeableness
      Synonyms:
      probability possibility likelihood chance plausibility believability validity reliability trustworthiness integrity soundness solidity solidness tenability satisfactoriness
      Antonyms:
      improbability implausibility unreasonableness

    لغات هم‌خانواده credibility

    ارجاع به لغت credibility

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «credibility» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/credibility

    لغات نزدیک credibility

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی