امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Credo

    ˈkriːdoʊ ˈkriːdəʊ / / ˈkreɪ-
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      credos

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable formal
    آیین، عقیده، اعتقاد، باور، ایمان، کیش

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - She lives by the credo that hard work pays off in the end.
    - او با این باور زندگی می‌کند که کار سخت در نهایت نتیجه می‌دهد.
    - My credo is to always treat others with kindness and respect.
    - عقیده‌ی من این است که همیشه با دیگران با مهربانی و احترام رفتار کنم.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد credo

    1. noun Any system of principles or beliefs
      Synonyms: creed, belief, code, philosophy, tenet

    ارجاع به لغت credo

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «credo» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/credo

    لغات نزدیک credo

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی