امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Crook

krʊk krʊk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    crooked
  • شکل سوم:

    crooked
  • سوم‌شخص مفرد:

    crooks
  • وجه وصفی حال:

    crooking
  • شکل جمع:

    crooks

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective adverb countable
عصای سرکج، کجی، آدم قلابی، کلاه‌بردار، خم کردن، کج کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- the crooks of a river
- پیچ و خم رود
- the crook of an umbrella handle
- انحنای دسته‌ی چتر
- a shepherd's crook
- چوب‌دستی چوپان
- The president of the bank also turned out to be a crook.
- رئیس بانک هم کلاهبردار از آب درآمد.
- He crooked his little finger.
- او انگشت کوچک خود را خم کرد.
- The mother held the baby in the crook of her arm.
- مادر کودک را در خم بازوی خود نگه داشت.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد crook

  1. noun criminal, thief
    Synonyms: cheat, filcher, knave, pilferer, purloiner, racketeer, robber, rogue, scoundrel, shark, shyster, swindler, villain
    Antonyms: law, police
  2. verb bend, angle
    Synonyms: bow, curve, flex, fork, hook, meander, notch, round, slither, snake, wind, zigzag
    Antonyms: straighten

Collocations

ارجاع به لغت crook

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crook» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/crook

لغات نزدیک crook

پیشنهاد بهبود معانی