امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Crossfire

    ˈkrɒːsfaɪr ˈkrɒsfaɪə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      crossfires

    معنی‌ها و نمونه‌جمله

    noun
    (ارتش) آتش هم‌بر، آتش متقاطع

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - Our squad was caught in an enemy cross-fire and five of us died.
    - جوخه‌ی ما در آتش متقاطع (هم‌بر) دشمن گیر افتاد و پنج نفر کشته دادیم.
    noun
    (نیرو و اندیشه و غیره) برخورد
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت crossfire

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «crossfire» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/crossfire

    لغات نزدیک crossfire

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند