معنی crypt به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

krɪpt krɪpt

معنی و نمونه‌جمله

noun

دخمه، سردابه، غار، حفره غده‌ای، سری، رمز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- The crypt of St. Paul's Cathedral in London contains interesting tombs and monuments.

- زیرزمین کلیسای سنت پال در لندن گورها و یادبودهای جالبی دارد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد crypt

noun burial place

Synonyms: catacomb, cave, cavern, cell, chamber, compartment, grave, grotto, mausoleum, room, sepulcher, tomb, undercroft, vault

ارجاع به لغت crypt

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «crypt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/crypt

لغات نزدیک crypt

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند