امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Cumberland

    ˈkʌmbərlənd ˈkʌmbələnd
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    کامبرلند (نام ناحیه‌ای که امروزه جزو بخش Cumbria است)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    رود کامبرلند (در ایالت‌های تنسی و کنتاکی - آمریکا)
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد cumberland

    1. noun A river that rises in southeastern Kentucky and flows westward through northern Tennessee to become a tributary of the Ohio River in southwestern Kentucky
      Synonyms: cumberland river
    2. noun English general; son of George II; fought unsuccessfully in the battle of Fontenoy (1721-1765)
      Synonyms: William Augustus, Duke of Cumberland, Butcher Cumberland

    ارجاع به لغت cumberland

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «cumberland» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cumberland

    لغات نزدیک cumberland

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار