امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Curriculum

    kəˈrɪkjələm kəˈrɪkjələm
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      curriculums

    توضیحات

    همچنین می‌توان از شکل جمع curricula به‌ جای curriculums استفاده کرد.

    معنی و نمونه‌جمله

    noun countable B1
    (کلیه‌ی کلاس‌های یک مدرسه یا دانشگاه) برنامه‌ی آموزشی، برنامه‌ی جستار

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - the curriculum in engineering
    - برنامه‌ی آموزشی (رشته‌ی) مهندسی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد curriculum

    1. noun course of study
      Synonyms: educational program, modules, program of studies, schedule, studies, subjects, syllabus

    ارجاع به لغت curriculum

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «curriculum» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/curriculum

    لغات نزدیک curriculum

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند