گذشتهی ساده:
cushionedشکل سوم:
cushionedسومشخص مفرد:
cushionsوجه وصفی حال:
cushioningشکل جمع:
cushionsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
رو بالشتی، روپوش تشکچهی مبل
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cushion» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cushion