امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dado

ˈdeɪdoʊ reɪl ˈdeɪdəʊ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun plural
(معماری) بخش پایین دیوار (که با چوب یا رنگ متفاوتی آذین شده است)
noun plural
(معماری) (پایه‌ی مجسمه) بدنه
noun plural
(معماری) (نجاری) شیاری که در تخته ایجاد می‌کنند تا تخته‌ی دیگر در آن جای گیرد، محل اتصال این دو تخته (اسم کامل آن: dado joint)، دارای چنین شیاری کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dado

  1. noun Panel forming the lower part of an interior wall when it is finished differently from the rest of the wall
    Synonyms: wainscot

ارجاع به لغت dado

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dado» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dado

لغات نزدیک dado

پیشنهاد بهبود معانی