امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dalmatian

dælˈmeɪʃn dælˈmeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    dalmatians

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
جانورشناسی دالماسین (یک از نژادهای سگ که جثه‌ی تقریباً بزرگی دارد و ویژگی مهم آن خالخالی بودن است و خاستگاه آن منطقه‌ی دالماسی در کرواسی است)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The Dalmatian wagged its tail.
- دالماسین دمش را تکان داد.
- I saw a beautiful Dalmatian today.
- امروز دالماسین زیبایی را دیدم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد Dalmatian

  1. noun A large breed having a smooth white coat with black or brown spots; originated in Dalmatia
    Synonyms: coach dog, carriage dog

ارجاع به لغت Dalmatian

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «Dalmatian» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dalmatian

لغات نزدیک Dalmatian

پیشنهاد بهبود معانی