سومشخص مفرد:
damnsوجه وصفی حال:
damningصفت تفضیلی:
more damnedصفت عالی:
most damnedتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(الهیات) دوزخیان، ملاعین، جهنمیها، ناآمرزیدگان، ملعونین
do (or try) one's damnedest (or damndest)
(عامیانه - ناپسند) بیشترین کوشش خود را کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «damned» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/damned