امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dandelion

ˈdændəlaɪən ˈdændəlaɪən
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    dandelions

معنی

noun
گیاه‌شناسی قاصدک (گیاه خودرو و دارای گل‌های زرد روشن)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dandelion

  1. noun Any of several herbs of the genus Taraxacum having long tap roots and deeply notched leaves and bright yellow flowers followed by fluffy seed balls
    Synonyms: color, blowball, plant, weed, yellow

ارجاع به لغت dandelion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dandelion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dandelion

لغات نزدیک dandelion

پیشنهاد بهبود معانی