گذشتهی ساده:
dangledشکل سوم:
dangledسومشخص مفرد:
danglesوجه وصفی حال:
danglingتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
dangle before (or in front of) someone
(به منظور وسوسه) چیزی را به کسی نشان دادن، چیزی را جلو کسی تکان دادن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dangle» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dangle