امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dappled

ˈdæpld ˈdæpld
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    dapples
  • وجه وصفی حال:

    dappling

معنی

adjective adverb
خال‌خالی ،لکه‌لکه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dappled

  1. adjective mottled, freckled
    Synonyms: brindle, brindled, checkered, discolored, flecked, motley, multicolor, multicolored, multihued, parti-colored, piebald, pied, speckled, spotted, stippled, varicolored, variegated, versicolor, versicolored
    Antonyms: uncolored, unflecked, unspotted

ارجاع به لغت dappled

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dappled» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dappled

لغات نزدیک dappled

پیشنهاد بهبود معانی