امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Darning

ˈdɑːrnɪŋ ˈdɑːnɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
رفوکاری، بازدوخت، بازدوزی، تعمیر لباسهای کهنه یا پاره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
noun
جامهای که باید رفوکاری یا بازدوزی شود
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد darning

  1. verb To repair
    Synonyms: patching, sewing
  2. verb Variant of damn
    Synonyms: confounding

ارجاع به لغت darning

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «darning» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/darning

لغات نزدیک darning

پیشنهاد بهبود معانی