امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Decorous

ˈdekərəs ˈdekərəs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more decorous
  • صفت عالی:

    most decorous

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
بانزاکت، محترمانه، مؤدب، مؤدبانه، آداب‌دان و خوش سلیقه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- He was decorous and generous toward his wife's parents.
- نسبت به والدین زنش با احترام و گشاده‌دستی رفتار می‌کرد.
- Her manner, as ever, was decorous.
- رفتار او مانند همیشه مؤدبانه بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد decorous

  1. adjective appropriate, suitable
    Synonyms: au fait, becoming, befitting, ceremonial, ceremonious, civilized, comely, comme il faut, conforming, conventional, correct, decent, demure, de rigueur, dignified, done, elegant, fit, fitting, formal, good, mannerly, meet, moral, nice, polite, prim, proper, punctilious, refined, respectable, right, seasonable, sedate, seemly, staid, well-behaved
    Antonyms: impolite, inappropriate, indecent, indecorous, unbecoming, unfit, unrefined, unseemly, unsuitable

ارجاع به لغت decorous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «decorous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/decorous

لغات نزدیک decorous

پیشنهاد بهبود معانی