امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Deer

dɪr dɪə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    deer

توضیحات

همچنین می‌توان از شکل جمع deers به‌ جای deer استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2
جانورشناسی گوزن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The deer's antlers were large and majestic.
- شاخ‌های گوزن بزرگ و باشکوه بودند.
- The hunter patiently waited for a deer to appear.
- شکارچی با صبر و حوصله منتظر بود تا گوزنی ظاهر شود.
- A deer ran out in front of my car.
- گوزنی جلو ماشین من دوید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد deer

  1. noun Distinguished from Bovidae by the male's having solid deciduous antlers
    Synonyms: cervid, hind, hart, roe, pricket, fallow-deer, doe, red-deer, buck, fawn, stag, (female) doe, (male red deer) stag, antelope hummel, brocket, buck(fawn, cervidæ, cervine, does, dow, elk, mule-deer, halfer, venison, havier(castrated), mammal, cervus (Latin), reindeer, roe (female red deer), roebuck, ruminant, sore, sorel, spitter, staggard

ارجاع به لغت deer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «deer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/deer

لغات نزدیک deer

پیشنهاد بهبود معانی